ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 26 ساله )

سلام وقتتان بخیر

من با شوهرم حداقل هفته ای یک بار دعوا می کنیم.
اکثرا هم اون شروع میکنه. با یک حرف کوچیک دعوا شروع میشه. کوتاه نمیاد.
برای هرچیزی که باهاش مخالف باشه جنگ و جدل میکنه.خیلی بهونه گیره.اوایل
می گفت تو زیاد احساسات به خرج نمی دی تو رابطمون.من تلاش کردم اونجوری
بشم که میخواد. یک وقتایی بهونه میاره که تو ولخرجی،.... این فامیلت اینو به من
گفت اون یکی اینو گفت،.... چرا به من در طول روز زیاد زنگ نمیزنی،..... چرا به
دیگران بیشتر از من اهمیت می دی و..... هرچی از دهنش در میاد میگه. گاهی
من کوتاه میام. گاهی هم طاغتم تموم میشه. خیلی مغروره همیشه من اول باید
حرف بزنم حتی اگه مقصر هم نباشم. اگه از طرف خانواده من چیزی ببینه رو سر
من خالی می کنه به جای اینکه به اونا بگه. حتی با خانواده خودشم برخورد
مناسبی نداره و اونا شاکین. اکثر وقتا با پدرش قهره. من خسته شدم از این
همه دعوا و گریه کردن. همش دارم آزار میبینم.. واسه چیزایی که خیلی سادست
ما دعوامون میشه. برا آشتی هم خیلی ناز میکنه باید کلی نازشو بکشم...
البته وقتهایی که دعوا نیست آدم خوبیه قربون صدقم میره. یک جورایی آدم
دم دمی مزاج. رفتارش غیر قابل پیش بینیه. مثلا یک روز میگه برات فلان چیزو می
خرم بعد روز دیگه که بهش میگم قرار بود فلان چیزو بخری داد می زنه میگه
من پول ندارم و ... بهونه های جورواجور....

اخیرا برای خواهرم خواستگار آمده..اون خیلی حسودی می کنه... می گه الان زود بوده که خواهرت ازدواج کنه..اونوقت خانوادت می خوان جهیزیه رو چطور بدن... تا الان اون تک داماد بوده... ما دو تا دختریم... هنوز خواستگار رو ندیده ازش بدش می اومد.. شب بله برون همش اخم بود...طوری که همه فهمیدن و آبروم رفت... خانوادم خیلی بهش احترام می زارن به طوری که من میگم لوسش نکنین...تو رو خدا کمک کنید...واسه هر مسئله ما به مشکل می خوریم...من قبلا نامزد داشتم و جدا شدم در عرض 3 ماه....دیگه نمی تونم طلاق بگیرم ....جز سازش راهی ندارم...کمکم کنین لطفا
کلافم!!!!...مرسی
در ضمن ما تقریبا 11ماه ازدواج کردیم


مشاور (خانم سعیده صفری)

باسلام . خواهر عزیزم مشکلی که شما از آن صحبت کردید می تواند ناشی از دو مسئله ی اساسی باشد، که هر دو نیازمند بررس های بیشتر به صورت حضوری می باشند اگر چه توصیه ی من این است که تا زمانی که این دعواها به نفرت از هم دیگر تبدیل نشده به یک روانشناس مراجعه کنید ، با این حال پیشنهاداتی دارم: اگر همسرتان از زمانی که می شناسیدشان همین رفتار را داشته اند و نه تنها با شما بلکه دوستان و بستگانشان هم دل خوشی از ایشان ندارند، اولین احتمالی که می توان از صحبت کرد این است که حالات دمدمی مزاجی و بهانه گیری های آن بر می گردد به خصوصیات شخصیتی آسیب زا که حتما باید اصلاح شوند. و تا زمانی که کمک تخصصی دریافت نکنند ، شما هر تغیییری هم بکنید و هرچه قدر هم محتاطانه برخورد کنید فایده ندارد و باز همان آش است و همان کاسه. اما با توجه به دعواها و بهانه گیری های بیشمار باید بگویم که موضوعاتی که به طور معمول زن و شوهر بر سر آن دعوا می کنندعبارتند از (روابط جنسی، پول، برنامه ریزی زمانی ، حسادت، بستگان و اطرافیان و ...) آیا تابه حال شده با همسرتان سر موضوعی دعوا کنید و سپس با هم آشتی کنید و باز یک دقیقه بعد بر سر یک موضوع دیگر با هم دعوا کنید؟ آیا شده تا به حال بر سر یک موضوع دعوا کنید و تنها با گذشت یک هفته ، آن موضوع حتی سر سوزنی برایتان اهمیت نداشته باشد؟ اگر پاسخ این سوال ها در مورد شما مثبت است باید بگویم که شما و همسرتان هرگز به آن دلیلی که خیال می کنید دعوا نمی کنید و به احتمال زیاد دعواهای شما به یکی از دو دلیل زیر است: اول اینکه خود یا به خصوص همسرتان درک متقابلی را که بدان نیاز دارند دریافت نمی کنید و میان شما فاصله و جدایی افتاده است و دوم اینکه احساسات سرکوب شده قدیمی مانند ناراحتی و عصبانیتی که قبلا رخ داده زنده می شود و موقعیت فعلی پیش آمده برای شما را درشت نمایی می کند و اغلب ناراحت کننده تر از آنچه هست ، جلوه گر می شود. اغلب دیده ام درگیری ها و دعواهایی که در روابط زوجین پیش می آید از جای دیگر آب می خورد، به عنوان مثال چنانچه احساس کنید که همسرتان ماه ها شما را نادیده گرفته است ناخودآگاه از دست او عصبانی هستید و چنانچه به وجود این تنش پیش آمده اذعان کنید و آن را به همسرتان ابراز کنید تا آن را برطرف کند مدام بر سر موضوعات کوچک با او دعوا میکنید. مثلا کافی است همسرتان ده دقیقه دیر به خانه بیایدتا دعوایی را با او شروع کنید. مشکل این است که بر خلاف آنچه خیال می کنید هرگز بر سر آن موضوع ظاهری دعوا نمی کنید، شما به این دلیل دعوا می کنید که مدتی است نادیده گرفته شده اید. حتی اگر دیرآمدن همسرتان عامل دعوا باشد و سپس با هم آشتی کنید چون هنوز عامل اصلی دعوا را حل و فصل نکرده اید، تا یک موضوع کوچک دیگر پیش می آیددوباره با هم دعوایتان می شود . به هر حال تنش درونی احساسی شما باید راهی بیابد تا خودش را ابراز کند. این دعوا ممکن است یک ساعت بعد، یک روز بعد یا یک هفته بعد صورت گیرد. این موارد در مورد همسرتان نیز کاملا صادق است . پس به همین دلیل است که همانطور که گفتید می شود به نظر می رسد که تمام وقت با هم دعوا دارید آن هم بر سر مسائل همیشگی ، اگر چه به توافق هایی در مورد آن مسائل رسیده اید و راه حل هایی هم پیدا کرده اید، همچنان باهم دعوا می کنید و این باز هم گواه این موضوع است که قضیه از جای دیگری آب می خورد. پس برای آرام کردن اوضاع لازم است خواسته های اصلی خود و شوهرتان را بشناسید، واقعا بدانید از چه چیزهایی ناراحت می شود به آنها احترام بگذارید تا مسائل کوچک جایگزین آنها نشوند. در این مسیر می توانید از کمک تخصصی نیز بهره مند شوید تا ابراز صحیح احساسات را به شما و همسرتان بیاموزند.